
دوران عقد را دوران شناخت می نامند
موضوعات: قبل از ازدواج-دوران آشنایی نامزدی و عقد
برچسبها: نامزدی، نامزد بازی، زناشویی، سکس، انواع لباس های جنسی، مشکلات، دوست دختر، فیلم، لذت جنسی، لذت نبردن ار رابطه جنسی، تاثیر آلت بر رواب زناشویی، تحریک جنسی، تناسلی، همسر، عشق، فایده های سکس، قسمتهای داخلی مهبل

در طول تاریخ توصیفهای متعددی از عشق ارائه شده. غم و اندوه و لذت و شکوه عشق باعث شده شاعران، هنرمندان، متفکران، نویسندگان و بسیاری، عشق را الهامبخش برخی از آثار خود کنند. هرکدام از ما در طول زندگی به طریقی با عشق آشنا شدهایم و شاید بهترین و بدترین لحظههای زندگی هر کدام از ما به نوعی با عشق گره خورده باشد…
اما واقعا عشق چیست و آن را چگونه تعریف میکنیم؟
دشواری در تعریف عشق و تنوع توصیفهایی که از آن شده، ارزیابی و سنجش آن را دشوار کرده است. در طول ۶۰ سال گذشته حدود ۳۰ ابزار مختلف برای اندازهگیری عشق به وجود آمدهاند و شاید جاهطلبانهترین آنها ابزاری است که آن را براساس میل فرد برای صمیمیت همراه با مراقبت و احساس تعلق به دیگری مورد ارزیابی قرار میدهد. تلاشهای جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی باعث شده عشق به انواع مختلفی تقسیمبندی شود: عشق بین والدین و فرزندان، اعضای خانواده، دوستان و افراد مختلف.
اما بهطور کلی عشاق میتوانند دو نوع قراردادی عشق را تجربه کنند؛ عشق شهوانی و عشق همیارانه.
عشق شهوانی
عشق شهوانی که معمولا بهعنوان عشق رمانتیک و شیدایی شناخته میشود، حالتی است از جذابیت وفریفتگی بسیار همراه با میل به دیگری. این نوع عشق با ویژگیهایی از قبیل دلسوزی و شفقت، شادی، اضطراب، میل جنسی و وجد و سرور زیاد شناخته میشود. برانگیختگی فیزیولوژیکی عمومی شامل افزایش ضربان قلب، تعریق، سرخ شدن پوست همراه با احساس برانگیختگی زیاد، اغلب از علائم فیزیکی عشق شهوانی است. از نظر دیگران، افراد دارای عشق شهوانی، به دنبال برآورده کردن نیازهای خود هستند بنابراین جای تعجب نیست که عشق شهوانی عمر کوتاهی داشته باشد و عمدتا چند ماه بیشتر طول نکشد. در این نوع عشق، زمانی که آتش عشق کمسو میشود، به تدریج تضادها و تعارضها، تظاهر پیدا میکند و عشاق سابق، افرادی شکاک، ناراضی و ناامید شده و با یکدیگر درگیریهای متعددی پیدا میکنند.
عشق همیارانه
عشق همیارانه نسبت به عشق شهوانی، تنش و استرس کمتری درپی دارد. این عشق با سپاسگزاری عمیق طرفین از یکدیگر همراه و اغلب شامل تحمل و بردباری در برابر قصورات یکدیگر و تلاش برای رفع مشکلات و بهبود روابط بینفردی است. رابطه زناشویی در این نوع رابطه، بیانگر احساسات عمیق طرفین به یکدیگر و اطمینان از درک نیازها و خواستههای یکدیگر و احساس لذت است. به موازاتی که عشق همیارانه، رشد میکند و روابط گستردهتر میشود، زوج بهراحتی درباره مسائل و نگرانیهای جنسیشان صحبت میکنند. با ارتقای روابط بینفردی و صمیمیت بین طرفین، لذت از روابط زناشویی نیز افزایش پیدا میکند و تعهدات طرفین در رابطه قویتر میشود. علاوه بر این، رابطه زناشویی در این نوع رابطه، برخلاف عشق شهوانی، بامعناتر است و رضایت عمیقتری را به دنبال دارد.
انواع عشق از نظر جان آلنلی
تلاش برای توصیف انواع روابط عاشقانه منجر به ارائه مدلی براساس واژههای باستانی یونانی از طرف جان آلن لی شده. وی معتقد است ۶ نوع رابطه عاشقانه وجود دارد: رمانتیک، سرگرمکننده، مالکانه، اشتراکی، نوعدوستانه و واقعگرایانه:
-عشق رمانتیک: افرادی که این نوع عشق را تجربه میکنند، جایگاه خاصی برای زیبایی ظاهری و فیزیکی طرف مقابل خود قائلاند و به دنبال تجربه لذت بصری و لمسی هستند که از ظاهر و بدن معشوق یا معشوقه خود کسب میکنند و میل زیادی به داشتن رابطه با معشوق خود دارند.
-عشق بازیگوشانه: در این نوع رابطه عشقی، عمدتا افراد به دنبال کسب تجارب متعدد جنسی هستند و تعهد برایشان معنایی ندارد. این عشق ناپایدار برای آنها نوعی تفنن و لذت زودگذر است.
-عشق مالکانه: این نوع عشق معمولا با آشفتگی و حسادت بیشازحد همراه و فرد به دنبال مالکیت در رابطه عاشقانه خود است. این افراد زندگی پرپیچ و خمی دارند و هرچند محبت زوج به یکدیگر میتواند بسیار لذتبخش باشد ولی آشفتگیهایی را به دنبال دارد که تجربه آن برای فرد میتواند دردناک باشد.
– عشق همیارانه: در این نوع رابطه تعهد، صمیمت و عطوفت بهتدریج ایجاد میشود و معمولا رابطه زوجها طولانیمدت و بر پایه صلح و آرامش و نوعی روابط دوستانه حاکم است.
-عشق نوعدوستانه: افرادی که این نوع عشق را تجربه میکنند عمدتا روابطی توام با شفقت، دلسوزی، مراقبت و از خودگذشتگی را تجربه میکنند. چنین روابط و احساساتی بدون هیچگونه چشمداشتی است.
– عشق واقعگرایانه: در این نوع رابطه عشقی، فرد به دنبال انتخاب کسی است که با ملاکهای عقلانی و منطقی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی، تحصیلی و… او سازگار باشد. در نتیجه این رابطه میتواند به احساس رضایت متقابل بینجامد.
جان لی معتقد است روابط عاشقانه در طول زمان پیشرفت میکند و افراد ممکن است در دورههای مختلف از زندگیشان رویکردهای مختلفی از عشق را تجربه کنند. معمولا زوجها در هر نوع رابطهای به دنبال ایجاد یک رابطه پایدار و موفق هستند. صرفنظر از اینکه رضایت و موفقیت در یک رابطه عاشقانه، اغلب به این بستگی دارد که بتوانیم فردی را پیدا کنیم که رویکرد مشابهی با ما در ارتباط با عشق و صمیمیت داشته باشد.
موضوعات: قبل از ازدواج-دوران آشنایی نامزدی و عقد
برچسبها: انواع عشقدانستنیهای قبل از ازدواج، ترفند های ازدواج موفق، رابطه جنسی، مسائل زناشویی، عشق، عشق بازی، عشق چیست، عشق زیاد

در بسیاری از موارد وقتی که رابطه ناشی از عشق رمانتیک، با توجه به ماهیت آن به سوی سلطه میل کرد، زنان معمولا به سوی سایر اشکال عشق ازقبیل عشق والدینی، عشق به فرزند یا عشق خواهرانه پناه میبرند
از من بپرسید میگویم که ازدواج، مهمترین رخداد زندگی هر انسانی پس از تولد و پیش از مرگ است. حرکتی که مردم در سراسر جهان متاثر از زندگیهای فردی و حضور شبکههای مجازی پیشرو گرفتهاند، اگر چه از جذابیتها و حساسیتهای سنتی ازدواج کاسته، ولی باعث نمیشود نقش، اهمیت و کارکرد آن را در جامعه نادیده گرفت. تشکیل خانواده که با ازدواج آغاز میشود، نقش بسزایی در تداوم و مانایی بشر، تربیت و پیراستگی اخلاقی و حتی شخصیت بخشی مردان و زنانی دارد که هسته اصلی اجتماعات انسانیاند. اما این روزها تکلیف احساسات و عشق در ازدواج چیست؟ ما تبدیل به موجوداتی مکانیکی شدهایم تا انسانهایی مهرورز! اصلا عشق باید باشد یا باید بهوجود بیاید یا ضروری نیست؟ درگذشته چطور بوده و در آینده چطور خواهد بود؟
عشق از فلسفه گرفته تا الهیات و علوماجتماعی، تعاریف متعددی دارد. اما آنچه که به آن نیاز داریم و در پی تشریح آن در قالب ازدواج هستیم تنها به موردی اشاره میکند که زن و مرد در دو طرف بازوان عشق قرار میگیرند. عشق یعنی گرایش عاطفی شدید. مهر یا علاقه، دلبستگی بسیار به چیزی یا کسی. عشق بیانگر دلبستگی فیزیکی و شخصی متقابلی است که دو نفر نسبت به یکدیگر احساس میکنند. این روزها برخی افراد درباره این نظر که عشق همیشگی است تردید دارند، اما ما معمولا فکر میکنیم که عاشق شدن از احساسات و عواطف انسانی ناشی میشود.
جامعهشناسی احساسات
جامعهشناسی احساسات یا Sociology of Emotions رشتهای است که تلاش میکند با استفاده از نظریات و تکنیکهای جامعهشناسی، احساسات انسان را مطالعه کند. در یک نگاه کلی جامعهشناسی بهعنوان پاسخی برای تاثیرات منفی مدرنیزاسیون به وجود آمد و حتی میشود گفت که بسیاری از نظریات کلاسیک این رشته بدون اینکه ادعای اینکار را داشته باشند، با احساسات انسانی سر و کار داشتهاند. کارل مارکس، سرمایهداری را باعث جدایی انسان از وجود خود میدانست، زیمل در مورد تاثیرات کلانشهر بر انسان مینوشت و ماکس وبر تأکید داشت بر خاصیت عقلانیکننده مدرنیته بر انسانها. اما من میخواهم از احساس عشق بگویم در ازدواجهای ایرانی…
راستش زمانی زن بودن در زندگی مشترک را برابر مادری میدانستند و هویت اجتماعی زنان در فرزندپروری تعریف میشد، اما اکنون زنان هویت اجتماعی خود را بهگونهای دیگر تعریف میکنند. همچنین عرصه انتخاب برای دختران نیز باز شده تا با اراده خود و بدون ازدواج بتوانند مادر بودن را تجربه کنند؛ چراکه اخیرا در قانون خانواده آمده که دختر مجرد ٣۵ ساله میتواند بدون ازدواج کودکی را به فرزندی قبول کند. اگر اینگونه باشد، مقوله عشق در این رفتار در کجای قلب انسان معاصر قرار میگیرد؟ یکنفر چگونه میتواند عشق پدر و مادر را حس کند و خود را محصول عشق یا پرورش یافته عشق بداند و بنامد؟
شاید نگاهی به رساله دکترای دکتر علیرضانژاد تحتعنوان «عشق و جنسیت با تأکید بر مطالعهای درباره عشق در زندگی زنان تحصیلکرده» در این میان راهگشا باشد؛
هماکنون برای بسیاری از زنان ازدواج به مثابه یک تقدیر ناگزیر مطرح نیست، بلکه احساسات عاشقانه قدرت محرکهای است که انگیزه ازدواج را سامان میدهد. از سوی دیگر زنان بسیاری، از احساسات متناقضی نسبت به شریک زندگی خود، پس از ازدواج یاد میکنند.
هماکنون برای بسیاری از زنان ازدواج به مثابه یک تقدیر ناگزیر مطرح نیست، بلکه احساسات عاشقانه قدرت محرکهای است که انگیزه ازدواج را سامان میدهد. از سوی دیگر زنان بسیاری، از احساسات متناقضی نسبت به شریک زندگی خود، پس از ازدواج یاد میکنند. گویی نمیتوانند بین احساسات متفاوت خود تمایز قایل شوند. بسیاری از زنان ناگزیرند در خلال روابط عاطفی خود به پرسشهایی پاسخ گویند. این مجموعه پرسشها عبارتند از عشق چیست؟ آیا تقدیر، عشق را برای ما تعیین میکند یا خودمان در اینباره تعیینکننده هستیم؟ آیا زن بودن به معنی عاطفی بودن است و اگر اینطور است چرا ما نمیتوانیم یا نباید عاشق شویم؟ آیا زن باید معشوق باشد؟ آیا عاشق بودن برای زن قدرت به همراه میآورد یا او را در رابطه به سوی ضعف بیشتر میکشاند؟
اما دوست دارم قبل از اینکه به موضوع عشق و ازدواج چه در ایران گذشته و چه در ایران امروزی بپردازم، بگویم که تعاریف همیشه نسبی هستند آنهم در هر کجای جهان! و دیگر اینکه بسیاری از تعاریف در طول زمان دچار دگرگونی شدهاند. شما هم اگر در طول زندگی خود معانی متفاوتی از احساسات، زندگی و عشق را درک کردهاید بر خود خرده نگیرید!
تعاریف از عشق
بله گفتم که تعاریف از عشق در طول زمان متفاوت شده است. میگویند عشق یک احساس نیست چون میتواند تغییر در ظاهر و فیزیولوژی نداشته باشد. پس عشق چیست؟ عشق یک نگرش است
(rubin ۱۹۷۰). یک موقعیت(ekman ۱۹۹۲)، یک احساس(turner ۱۹۷۰). یک سازه فرهنگی، سندرم احساسی
(avrill ۱۹۸۵). یک آمیزه از چندین احساس دیگر مثل لذت و عصبانیت (laird oately and johnson ۱۹۸۷) و (izard ۱۹۹۲). عشق یک حالت انگیزشی جهتدار است تا یک احساس(aron and aron ۱۹۹۱). مانند گرسنگی، ترس و خواب یک حالت کشش و علاقه است (rimper&berth ۲۰۰۵) و…
لازم است که بدانید در تبیین جامعهشناختی احساس عشق، چهار فعالیت اصلی انجام پذیرفته است. تبیین ساختاری از عشق، از دو دسته ساختار اجتماعی کلان و خرد سخن میگوید. در ساختار اجتماعی کلان به نقش عشق در کنترل اجتماعی و اینکه عشق توسط ساختار اجتماعی کنترل میشود، پرداخته میشود. درسطح ساختار اجتماعی خرد به عشق هم بهعنوان یک تجربه عاطفی و همزمان با آن تمایل به تناسب وضع دوست داشتن یک شخص نگاه میشود. نظر دیگر، دیدی تاریخی به عشق دارد و دگرگونیهایی که در نوع عشق براساس دوره تاریخی مطرح میشود را مورد توجه قرار میدهد. در این رابطه گیدنز حرکت از عشق رمانتیک به عشق مطلق را مطرح میکند. عشق سازهای فرهنگی است، تلاشی دیگر در تبیین جامعهشناختی از عشق است. عشق و نابرابری اجتماعی به بیعدالتی با دوام و ذاتی در تجارب عشق اشاره دارد.
عشق و محبت بین زن و شوهر از ارکان اصلی نظام خانواده است
ازدواجهای قدیم
از مباحث کلاسیک و دانشگاهی فاصله بگیرم. ما باید مصادیق را در گوشه و کنار خانه، محله و شهر خود ببینیم و در مورد آن به بحث بپردازیم. دکتر احمدنیا در نشستی با موضوع «چالشهای ازدواج و معضلات سلامت اجتماعی خانواده در ایران» گفته بود جامعه ایران شاهد تغییرات ارزشی و هنجاری پرشتابی در دوره زمانی نسبتا کوتاه چند ساله پس از انقلاب سال ۵٧ در سطح جامعه ایرانی و بهویژه در زمینه ازدواج و خانواده بوده است. در سالهای اخیر شاهد تغییرات ارزشی و شتابنده بودهایم.
اما شرایط شکلگیری ازدواج در ایران درگذشته چگونه بوده است؟ نحوه انتخاب همسر به عهده پدر و مادر و گاهی قوم و قبیله فرد بوده و انگیزه دختر و پسر از ازدواج، فرزندآوری تلقی میشده است. در انتخاب همسر نیز به بحث عقد دخترعمو و پسرعمو اهمیت داده میشد و عقیده بر این بود که عقد آنها در آسمانها بسته شده است. ازدواجها درگذشته بیشتر درونگروهی بود تا برونگروهی و اگر ازدواج برونگروهی صورت میگرفت، مرزهای شناسایی و هدایت جمعی آن گروه مخدوش میشد. به همین علت است که امروزه بسیاری از زبانها و فرهنگهای قومی را از دست دادهایم؛ چراکه شیوههای تشکیل خانواده مضمحل شدهاند. در ازدواج نسل قبل، اینکه افراد در چه سنی و با چه کسی و به چه شیوهای ازدواج کنند، از قبل مشخص بود. بهطورکلی اراده پذیرش همسر با جمع بود نه با فرد؛ بهصورتیکه گاهی ازدواجها براساس منافع مالی و سیاسی گروه و قبیله شکل میگرفت.
اینکه در گذشته آیا عشق معیار ازدواج بوده یا نه؟ سوالی است که دکتر احمدنیا در پاسخش میگوید: در گذشته معیارهای مختلفی برای انتخاب همسر وجود داشته که میتوان به پول، زیبایی، مسکن، شغل، اخلاق، دینداری، سواد، تحصیلات و صداقت اشاره کرد که البته ترتیب و تنوع معیارهای زن و مرد با هم متفاوت بوده است.
اما معیاری که کمتر به آن توجه میشود بحث سلامت است؛ هم از بعد جسمانی، هم روانی و اجتماعی. شاید عشق هم نقش عمدهای در سلامت ازدواج و زندگانی داشته باشد.
اما معیاری که کمتر به آن توجه میشود بحث سلامت است؛ هم از بعد جسمانی، هم روانی و اجتماعی. شاید عشق هم نقش عمدهای در سلامت ازدواج و زندگانی داشته باشد.
ازدواجهای جدید
آنقدر روند ازدواجهای جدید رو به تغییر گذاشته که کمتر دو نفری را پیدا میکنید که مشابه دو نفر دیگر، هم را پیدا کرده و عاشق شده و برای بقای عشقشان ازدواج کرده باشند. امروزه اما سن تجرد قطعی برای زن و مرد فرق کرده و تحمل اجتماعی برای عدم ازدواج دختر و پسر افزایش پیدا کرده است. حتی شیوه و معیار همسرگزینی نیز تفاوت کرده و کنش عقلایی معطوف به هدف، موجب میشود که دست به انتخاب بزنیم. شکل آشنایی و همسرگزینی از جمعگرایی به فردگرایی تغییر پیدا کرده و این تحول از انتخاب جمعی به فردی، قابل تأمل است. عشق بهعنوان یکی از ملاکها و معیارهای مهم تلقی میشود و نیز فضای همسرگزینی به شرایطی تبدیل شده که گزینههای زیادی را پیش روی افراد قرار میدهد. این فضاها میتواند دانشگاه یا فضاهای شغلی و نیز فضاهای مجازی باشد. ارزشها نیز دچار تغییر شدهاند؛ بهطوریکه دیگر فرزندآوری تنها هدف و دلیل ازدواج نیست. از دلایل این مسأله میتوان به مصرفگرایی فرزندان اشاره کرد که دیگر پشتوانه زمان پیری و درآمدزا نیستند.
دختران و پسران امروز در فضاهایی مانند خیابان و مراسم مختلف و حتی ازدواج غیابی به انتخاب همسر میپردازند. متاسفانه موضوعی که امروزه ازدواج را دچار مشکل میکند این است که سابقه آشناییهای پیش از ازدواج کم است. موضوع دیگر نیز بحث رواج ازدواجهای ناهمگون است. از منظر جامعهشناسی خانواده بهتر است که ازدواجها همگون باشد که دو نفر از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، تحصیلات، قومی و مذهبی شباهت بیشتری داشته باشند و اینگونه شانس موفقیت ازدواج خود را افزایش دهند. با این تفاسیر، نمیدانم در این میان سرنوشت عشق چه میشود؟ نمیدانم برای پیوندهای جاری و آتی عشق را چگونه میتوان به تصویر کشید…
عشق و زندگی مشترک
در نگاه اول بهنظر میرسد که عشق پدیدهای شخصی و در حد زیادی جسمی است. برای مدتها اینگونه تصور میشد که عشق عرصهای مناسب برای مطالعه جامعهشناس نیست. عشق به مثابه احساس، بهرغم ویژگیهای جسمی آن، فرد را به دیگرانی که موضوع این احساس هستند مرتبط میکند و از این رو بعدی اجتماعی-فرهنگی بر آن حاکم است. دکتر سهیلا علیرضانژاد میگوید: در زنان پیوندی عمیق بین احساسات، روابط اجتماعی و کیفیت آن وجود دارد. با افزایش سن بیان احساسات بهطور فزایندهای تحتتأثیر ارزشهای فرهنگی قرار میگیرد و بدین ترتیب تجربه و بیان احساسات هر چه بیشتر ناهمخوان میشوند. بدین معنی که ما کیفیت و شدت احساساتی را که بیان میکنیم بهویژه آنهایی که ما را با دیگران مرتبط، نظارت و کنترل میکند. بسیاری از عشاق نمیتوانند به روشنی بگویند که از رابطهای که به واسطه عشق ایجاد شده، چه انتظاری دارند اما ظاهرا فداکاری عنصری ضروری برای برقراری یک رابطه بلندمدت است. نکته مقابل این ویژگی، تمایل فرد به حفظ آزادی و فردیت خود است. این اولین دوگانهای است که در عشق دیده میشود.
برخی جامعهشناسان ٧ نوع مختلف از عشق را معرفی میکنند.
١- عشق رمانتیک: که با جاذبه جسمی، احساسات جنسی، رمزآلودی عاشقانه و فعالیتهای هورمونی همراه است
٢- عشق عملگرایانه و واقعبینانه
٣- عشق نوعدوستانه
۴- عشق به مثابه یک عقده روحی: حسادت، وسواس یا احساسات قوی بیثبات
۵- عشق برادرانه
۶- عشق معمول
٧- عشق خانوادگی
برخی دیگر سبکی متفاوت از عشق را معرفی کردهاند. ١- عشق والدینی؛ ٢- عشق برای وقتگذرانی که مبتنی است بر تفریح، غیرمتعهد و آسانگیر؛ ٣- شیدایی؛ ۴- عشق الهی؛۵- شهوت؛۶- پراگما: سبکی منطقی که انتخاب شریک فرد به دقت براساس معیارهای عقلانی از قبیل طبقهاجتماعی یا مشابهتها در زمینه اجتماعی برنامهریزی شده است.
سوال این است که آیا عشق به مثابه محصول فوری و بلافصل و در عین حال عکسالعمل نسبت به فرآیند عقلایی شدن، ارزیابی میشود؟ آیا عشق راهی است برای جستوجوی رستگاری شخصی در این دنیا؟ آیا عشق تأکید بر عدم عقلانیت در برابر عقلانیت است؟ آیاعشق رمانتیک ابزاری برای ارتباط و محقق ساختن خواستها و استعدادهای فردی در یک دنیای پیچیده، غیرشخصی و بینام و نشان است. بدینترتیب نمیتوان عشق را به مثابه یک مشخصه ثابت از پیش داده شده زندگی انسانی تلقی کرد.
در پژوهش دکتر علیرضانژاد بهویژه بر عشق رمانتیک در زندگی زنان پرداخته شده است. مصاحبههای او نشان میدهد که بانوان مصاحبهشده براین باورند که عشق سودایی نوعی نابرابری در رابطه ایجاد میکند. یعنی هر یک از طرفین که در دام این عشق درافتد، بیقدرت میشود.
در پژوهش دکتر علیرضانژاد بهویژه بر عشق رمانتیک در زندگی زنان پرداخته شده است. مصاحبههای او نشان میدهد که بانوان مصاحبهشده براین باورند که عشق سودایی نوعی نابرابری در رابطه ایجاد میکند. یعنی هر یک از طرفین که در دام این عشق درافتد، بیقدرت میشود. از اینرو بودن در کنار مردی عاشق برای آنان یک نقطه قوت تلقی میشود، به همانسان در افتادن خود به دام عشق برایشان ترسآفرین و خطرناک تلقی میشود. نکته جالب آن که، این ترس در بین متولدین نیمه دهه ۶٠ و ٧٠ بسیار کمتر از زنان متولد دهههای پیشین بود.
اگر چه ظاهرا عشق وابستگی را افزون میکند، اما زنان در خلال مصاحبه عشق را به مثابه عامل استقلال مینگریستند. ظاهرا عشق رومانتیک که منجر به رابطه بلندمدت میشود، میتواند آنها را از سلطه موجود در عشق والدینی برهاند. در بسیاری از موارد وقتی که رابطه ناشی از عشق رمانتیک، باتوجه به ماهیت آن به سوی سلطه میل کرد، زنان معمولا به سوی سایر اشکال عشق ازقبیل عشق والدینی، عشق به فرزند یا عشق خواهرانه پناه میبرند.
آسیبشناسی عشق در ازدواج
فروپاشی و از بین رفتن بیشتر خانوادههایی که روزی عاشق یکدیگر بودهاند اولین آسیبی است که ازدواجهای نامعقولانه و غیرمنطقی میبیند. البته گاهی هم اتفاق میافتد که منجر به ازدواج نشده آنگاه به مراتب دردناکتر از پیش است. افسردگی روحی، خودکشی و نومیدی از زندگی میتواند بعدها در روابط فردی به وجود آید. دسته دیگر علاوهبر چشیدن ناکامی، متوسل به خشونت میشوند و میخواهند از این طریق آنچه را که نتوانستند به دست بیاورند جبران کنند. منصفانه نیست مانند دکتر استل پنستی، عشق را نوعی تصور و تفاهم فرض کنیم یا مانند «گیدنز» یک بیماری روانی قلمداد کنیم ولی هرچه که هست اگر ادعا کنیم ازدواج هر چه سنجیدهتر و مناسبتر و براساس عقل و منطق صورت پذیرد استحکام و پایداری خانواده بیشتر خواهد بود؛ و هرچه زناشویی نامناسبتر و براساس رفتاری غیرعقلایی تأثیر گرفته باشد گسیختگی خانواده بیشتر اتفاق خواهد افتاد.
فراموش نکنیم که عشق و محبت بین زن و شوهر از ارکان اصلی نظام خانواده است؛ اما با گذشت زمان ممکن است شور و شوق دوران نخستین ازدواج کمتر شده و حتی به خاموشی کشیده شود. برخی همسران، هنگامیکه در زندگی مشترک خود خدشهای میبینند، چنان آشفته میشوند که پلهای پشتسر خود را خراب میکنند؛ طوریکه دیگر نمیتوانند روابطشان را با یکدیگر ترسیم کنند. آنها میتوانند در زندگی روزمره، در عادتهای فردی و در سلیقههای شخصی تنش و کشمکش ایجاد کنند، نه عشق. چنانچه برخی معتقدند که عشق با گذشت زمان زیاد دوام پیدا نمیکند. حتی بهطور افراطی گفتهاند: ازدواج گورستان عشق است!
برای وجود عاشق و معشوق، انسان بودن، اخلاقی ماندن، مهربانی، صبوری و ایثار لازم است. اگر هرکدام از این عناصر نباشد، عشق دیگر عشق نیست…
برای وجود عاشق و معشوق، انسان بودن، اخلاقی ماندن، مهربانی، صبوری و ایثار لازم است. اگر هرکدام از این عناصر نباشد، عشق دیگر عشق نیست…
در گذشته معیارهای مختلفی برای انتخاب همسر وجود داشته که میتوان به پول، زیبایی، مسکن، شغل، اخلاق، دینداری، سواد، تحصیلات و صداقت اشاره کرد که البته ترتیب و تنوع معیارهای زن و مرد با هم متفاوت بوده است. اما معیاری که کمتر به آن توجه میشود بحث سلامت است؛ هم از بعد جسمانی، هم روانی و اجتماعی. شاید عشق هم نقش عمدهای در سلامت ازدواج و زندگانی داشته باشد.
دختران و پسران امروز در فضاهایی مانند خیابان و مراسم مختلف و حتی ازدواج غیابی به انتخاب همسر میپردازند. متاسفانه موضوعی که امروزه ازدواج را دچار مشکل میکند این است که سابقه آشناییهای پیش از ازدواج کم است. موضوع دیگر نیز بحث رواج ازدواجهای ناهمگون است. از منظر جامعهشناسی خانواده بهتر است که ازدواجها همگون باشد که دو نفر از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، تحصیلات، قومی و مذهبی شباهت بیشتری داشته باشند و اینگونه شانس موفقیت ازدواج خود را افزایش دهند.
سوال این است که آیا عشق به مثابه محصول فوری و بلافصل و در عین حال عکسالعمل نسبت به فرآیند عقلایی شدن، ارزیابی میشود؟ آیا عشق راهی است برای جستوجوی رستگاری شخصی در این دنیا؟ آیا عشق تأکید بر عدم عقلانیت در برابر عقلانیت است؟ آیاعشق رمانتیک ابزاری برای ارتباط و محقق ساختن خواستها و استعدادهای فردی در یک دنیای پیچیده، غیرشخصی و بینام و نشان است. بدین ترتیب نمیتوان عشق را به مثابه یک مشخصه ثابت از پیش داده شده زندگی انسانی تلقی کرد.
موضوعات: موضوعات زناشویی و جنسی
برچسبها: رمز عشق، زن ایرانی، مرد ایرانی، زندگی، عشق، زناشویی، زندگی زناشویی، دختر، پسر
مخالفت والدین در ازدواج اتفاقی است که برای خیلی ها می افتد. در این مواقع باید چه کار کرد؟ پا پس کشید و تسلیم خواسته خانواده شد یا همچنان بر خواسته خود اصرار ورزید؟
مخالفت والدین در ازدواج
هیچ مخالفتی به معنی رد گزینه شما نیست و هیچ موافقتی هم به معنی تایید کامل آن نیست. پس اگر والدینتان با انتخاب شما مخالفت کردند، فکر نکنید فرد مورد نظرتان از هر حیث مردود است. یک بار دیگر به معیارهایتان نگاه کنید و فرد منتخبتان را با آنها بسنجید و بعد، از او در مقابل خانواده تان دفاع کنید. در واقع از انتخاب خودتان دفاع کنید.
قدم اول
اولین قدم در دفاع ما از فرد مورد نظر، این است که انتخاب ما قابلیت دفاع عقلانی داشته باشد. و این دفاع حمل بر درستی ملاک ها و بارم بندی ملاک ها و اولویت بندی آن هاست.
اگر از نظر عقلانی ما توانسته باشیم بدون هندی بازی و عاشق شدن قبل از تطبیق ملاک ها فرد مورد نظر را انتخاب کنیم و هم شانی مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، سنتی، تحصیلات، قیافه و ... رعایت شده باشد می توان گفت فرد مورد نظر گزینه مناسبی برای ازدواج می باشد.
در چنین صورتی می توان از انتخاب خود دفاع کرد.
اما معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزند به دلیل عدم تطابق ملاک ها و هم شانی فرد با فرزند یا خانواده است. و معمولا زمانی که فرزند قبل از تعیین ملاک ها عاشق شده باشد چنین مشکلی خواهند داشت. البته درصد بسیار کمی از والدین هم از روی تعصب و بدون دلیل با انتخاب فرزند خود مخالفت می کنند اما مطمئنا در درصد بسیار پایینی قرار دارند.
قدم دوم
شما نیم نگاهی به ملاک های خودتان بیندازید.
آیا فرد مورد نظر را بر اساس ملاک های خود انتخاب کرده اید؟
آیا اول انتخاب کرده و بعد عاشق شده اید یا اول عاشق شده اید و بعد ملاک ها را بر اساس فرد مورد نظر تعدیل کرده اید؟
آیا صفت خاصی در محبوب نیست که به خاطر همان ویژگی خاص، شما حاضر شده اید با او ازدواج کنید و سایر داشته ها و نداشته ها را غافل نشده اید؟
اگر مطمئن شدید انتخاب شما کاملا معقول و منطقی و بر اساس ملاک بوده طبعا مخالفت والدین، غیر منطقی خواهد بود.
قدم سوم
شما باید در جو صمیمی و فرصت مناسب با والدین خود صحبت کنید. ملاک هایتان را برای او بازگو کنید. چرا و بر چه اساسی او را انتخاب کرده اید و محاسن او و ایده آل های شخصی تان که ممکن است با والدینتان داشته باشد با او صحبت کنید. البته اگر شخص امینی که هم والدینتان او را قبول کنند و هم با شما صمیمی باشد، قبلا با شما هماهنگ شده و در جلسه حاضر باشد تاثیر مثبتی در جلسه شما خواهد داشت. البته ممکن است پدر یا مادر شما هم دلایلی داشته باشند که از نظر شما بدون دلیل باشد اما از نظر ناظر بی طرف و امین شما حرف درستی باشد و شما باید ملاک های خود را تعدیل کنید.
بیشتر بدانید
مطمئنا هیچ پدر و مادری مانع خوشبختی فرزندش نمی شود. حتی اگر با ازدواج او صد در صد مخالف باشد. والدین زیادی دیده ایم که با وجود مخالفت صد در صد با فرزندی که تا آخرین فرصت فکر می کرد انتخاب درستی داشته و حتی پدر او را تهدید به عدم حمایت و محرومیت از ارث کرده بوده اما بعداز ازدواج باز هم نظر حمایت خود را از فرزندش دریغ نکرده است.
همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج به نظر لطف والدینمان نیازداریم. حتی اگر والدین هیچ کمکی هم به شما نکنند سعی کنید خودو خانمتان رضایت آنان را به دست آورید. هم رضایت والدین شما و هم دختر خانم. اصلا به این گزینه فکر نکنید که بخواهید رابطه خود را با والدین تان قطع کنید. این مساله هم اکثرا اوقات امکان وقوعی ندارد و ماه های بعدی ازدواج و سردی عطش تصمیم عجولانه باز هم محبت والدین در وجود انسان روشن می شود. و هم این که والدین انسان به مانند ریشه او هستند و قطع رابطه با والدین انسان را تبدیل به موجودی بی ریشه می کند که مشکلات فراوانی فراروی خود و خانواده خود خواهد داشت. ضمن این که خداوند در قرآن شدیدا از قطع رابطه با والدین نهی می کند.
شما به جای این که از برخورد والدینتان با عروس خانم نگران باشید. بعد از اطمینان از انتخابتان بر اساس ملاک ها و اولویت های ذکر شده، از همسر آینده تان بخواهید با هم دنبال راه هایی باشید که نظر لطف والدین دو طرف همیشه بر زندگی مشترک شما سایه بیندازد.
برچسبها: مخالفت والدین در ازدواج، قدم به قدم تا جلب رضایت والدین در ازدواج، ازدواج، عشق، عاشق، زندگی زناشویی، زندگی، مخالفت، عروس، عروس خانم ها
همیشه عمل کردن بهتر از حرف زدن است. قبلاً هم شنیده اید که می گویند آقایان با دیدن و خانم ها با شنیدن است که تحت تاثیر قرار می گیرند. آقایان مریخی هستند و خانم ها ونوسی. بنابراین زن و شوهر به انحای مختلف مانند دو قطب مخالف هستند و کاملاً منطقی است که احساسات مختلفی در مورد حرف های محبت آمیز یکدیگر داشته باشند. در زیر به مواردی اشاره می کنیم که بیشتر از "دوستت دارم" محبت و عشق خانم ها را به شوهرشان نشان می دهند.
1. توجه کامل به او
مایک داو، تراپیست ازدواج، در مورد توجه به همسر می گوید: «وقتی شوهرتان شما را می بیند که هنگام شام با موبایل خود بازی می کنید، ترجمه این کار شما این است: "برام مهم نیستی."» این بدان دلیل است که مغز مردان اینطور تکامل یافته که بطور همزمان نمی توانند چند کار را انجام دهند و محرک های مختلف را فیلتر کنند. از آنجائیکه مغز زنان طور دیگری کار می کند (آنها به خوبی می توانند چند کار را بطور همزمان انجام دهند) مردان دوست دارند که همسرشان فقط روی آنها تمرکز کنند. دکتر داو اینطور می گوید: «این حرکت شما به این معناست: "تو اولویت من هستی و من دوستت دارم."» بنابراین وقتی با او حرف می زنید و کارهای دیگر را کنار می گذارید، تماس چشمی برقرار کنید.
2. غذای محبوب او
این ضرب المثل معروف و قدیمی حقیقت دارد: «بهترین راه برای تصاحب دل یک مرد از طریق شکم اوست.» دکتر داو می گوید: «اینکه بدانید او چه غذاهایی دوست دارد بدون اینکه از او بپرسید نشان می دهد که چقدر او را خوب می شناسید. زوج هایی که به من مراجعه می کنند و می گویند که به خوبی از جزئیات یکدیگر آگاهند، بهترین زندگی ها را دارند.»
3. پوشیدن لباسی که شوهرتان دوست دارد
وقتی به خودتان می رسید به شوهرتان این پیام را می دهید که می خواهید برای او زیبا باشید. دکتر داو می گوید: «مغز آقایان طوری خلق شده که به محرک های بصری واکنش نشان می دهند. وقتی شما را در لباسی زیبا و جذاب می بینند، این به آنها می فهماند که شما او را می خواهید و دوست دارید.» تحقیقی که توسط پژوهشگران دانشگاه روچستر در نیویورک انجام شد نشان داد که خانم هایی که لباس های قرمز می پوشند برای آقایان جذاب تر هستند.
4. مراقبت کردن از خودتان
کاهش استرس، خوردن غذاهای سالم، ورزش کردن، ترک سیگار و حتی لوس کردن خودتان شاید به نظرتان لوکس هایی باشد که برای خودتان فراهم می کنید، ولی برای آنها از نشانه های دوست داشتن است. دکتر داو می گوید: «اینها به شوهرتان این پیام را می رساند: "می خواهم زندگی طولانی و پر از شادی با تو داشته باشم و از انجام هر کاری که باعث شود تو را از دست بدهم خودداری می کنم."»
5. تعریف و تمجید از او
در طول تاریخ آقایان باید می جنگیدند و غذا تأمین می کردند تا زنان را جذب کنند و برای خودشان نگه دارند و در نتیجه وقتی نوبت به رقابت می رسد، آنها تمایل دارند ویژگی های مردانه خود را به رخ بکشند. بگذارید همسرتان بداند که شما چه فکری در مورد او می کنید: مرد خانه، حل کننده مشکلات، همه فن حریف، جذاب و خوش تیپ همه از توصیفاتی هستند که ممکن است از او داشته باشید. اندرا بروش، روانشناس بالینی می گوید: «تعریف و تمجید واقعی در مورد ظاهر و قدرت بدنی شوهرتان تأیید می کند که شما او را تحسین می کنید و این برای او برابر با عشق است.» وقتی او در خانه به شما کمک می کند درپوش قوطی را دربیاورید، با گفتن اینکه از داشتن مردی قوی در خانه خوشحالید، عشقتان را به او نشان می دهید. او هم می فهمد که چرا شما او را به خواستگارهای دیگر خود ترجیح داده اید.
6. تشویق او به اینکه برای خودش وقت بگذارد
ممکن است شما برای خودتان وقت زیادی بگذارید و در این مورد مشکلی نداشته باشید، ولی شوهرتان در به زبان آوردن این نوع نیازهای خود مشکل داشته باشد. گاهی به او پیشنهاد دهید که یک روز با دوستانش بیرون برود، یا در خانه با آنها بازی های ویدئویی داشته باشد، یا روی ماشین کار کند یا اینکه فقط یک روز بخوابد و به او کاری نداشته باشید. دکتر بروش می گوید: «این نشان دهنده حمایت شما از اوست و به او آزادی می دهد تا کاری که دوست دارد را انجام دهد و خودش باشد.» شوهرتان این زمان بدون نگرانی، بدون کار و بدون بگو مگو را هدیه ای عاشقانه تلقی می کند.
7. توصیه و راهنمایی خواستن
شوهرتان دوست دارد حس کند که بخش مهمی از دنیای شماست. از آن گذشته، او به خوبی می تواند مشکلات را بررسی و حل کند. از او نظرش را در مورد نحوه گرفتن ترفیع یا افزایش حقوق بپرسد و به این ترتیب به او ثابت کنید که به او اعتماد دارید و برای نظرش احترام قائلید. دکتر بروش اظهار می دارد: «وقتی مردی می تواند چیزی را درست کند، احساس قابلیت و مفید بودن می کند. راهنمایی خواستن نشانه آن است که شما به او متکی هستید و او در زندگی شما جایی دارد. نیاز، وابستگی و عشق رابطه تنگاتنگی با هم دارند.»
8. تشکر از او برای چیزهای کوچک
دفعه بعدی که شوهرتان بچه ها را به مدرسه می رساند، قدردانی خود را از او نشان دهید. کرین گلداستاین، تراپیست ازدواج و خانواده می گوید: «ما در زندگی شتاب زیادی داریم و گاهی کارهای خوب را نادیده می گیرید و آقایان یادشان می رود که چه نیازی به شما دارند، ولی آنها هم احساس دارند. بنابراین از ته دل از او تشکر کنید.» تشکر و قدردانی باعث می شود که رفتار او بهتر شود و انرژی خوبی به رابطه شما تزریق شود.
9. در آغوش گرفتن طولانی
بجای آنکه قبل از خارج شدن از منزل فقط خداحافظی کنید، او را در آغوش بکشید. دکتر گلداستاین می گوید: «خانم ها بیشتر از طریق حرف زدن و آقایان با لمس کردن است که ارتباط برقرار می کنند. حداقل 7 ثانیه او را در آغوش بکشید. این در آغوش کشیدن معنای زیادی برای او دارد و قطعاً عشق شما را به او ثابت می کند.»
10. بگذارید خشمش را خالی کند.
مشاجره در محل کار یا دعواهای خانوادگی خیلی بر احساسات او اثر می گذارند که بتواند به راحتی آنها را فراموش کند. بنابراین مکان امنی برای او درست کنید تا دیوارهای دور و برش را خراب کند. دکتر بروش می گوید: «به نگرانی ها و مشکلات او گوش کنید بدون اینکه سعی کنید آنها را حل کنید. بدین ترتیب به او نشان می دهید که او را ضعیف نمی دانید ولی به او جایی برای در میان گذاشتن آن بخش از زندگی اش داده اید. همچنین این نشان می دهد که شما برایش ارزش قائلید.» وقتی او به خانه می آید و حال و حوصله ندارد، از او بپرسید که آیا می خواهد در موردش حرف بزند یا خیر.
برچسبها: زناشویی، زندگی زناشویی، عشق، عشق بازی، جنسی، مرد، زن، رابطه زناشویی، رابطه جنسی، احساس، اولین رابطه جنسی، افزایش میل جنسی، ازدواج و رابطه جنسی، الفبای زندگی، ازدواج
- پیشگیری از سقط جنین با این روش ها
- علل برانگیخته نشدن آلت جنسی مردان و درمان آن چیست؟
- حد و حدود رابطه جنسی در دوران عقد
- مهمترین مشکلات هورمونی و جنسی در بانوان کدامند؟
- با تقویت عضلات لگن لذت جنسی را افزایش دهید
- دلیل بی حجابی دخترت این است!
- داستان تلخ زنان تن فروش و مشتریان تن فروشی
- اسرار دوران تجرد
- نگاه مردان و زنان
- خیانت در زناشویی
- تک همسری
- آسیب شناسی طلاق
- طلاق و انواع آن
- سکس دهانی
- آیا زنا کردن در همه حال گناه است؟
- فهرست کامل نوشتهها