
اصطلاح تکهمسری خود تفسیربردار است. یکی از تعریفهای تکهمسری که تا حد زیادی نزد اهل فن مقبول است، چنین است: «تکهمسری وابستگی و رابطهٔ جفتگیرانهٔ اساساً اختصاصی و طولانیمدت میان یک نر و یک مادهاست.» در کل، نه تکهمسری و نه چندهمسری هیچیک اشاره به یکی رابطهٔ ایستا عاطفی جسمی نمیکنند مثلاً در جامعهای که چندهمسری را تابو میدانند، یکی رفتار می تواند دیده شود که آن را «تکهمسری زنجیرهای» میخوانند. در تکهمسری زنجیرهای، شخص (معمولاً مذکر)، در زمان تنها یک جفت/همسر میدارد، لیکن معمولاً پس از مدتی جفت/همسر را وانهاده در پی همسری بهتر/جوانتر میرود. خیانت به همسر فرایندی است که حتی در مرغان هم دیده میشود( تک همسری منحصر به انسانها نیست، بلکه رفتارهایی مانند خیانت یا جداشدن جفتها از یکدیگر در قلمرو حیوانات نیز دیده می شود. وفادارترین جفتها را در این قلمرو کرکس سیاه، پنگوئنها و سگ آبی تشکیل می دهند). نیز از همین روست که قید «اساساً» پیش از صفت «اختصاصی» در تعریف تکهمسری آمدهاست.همچنین در جامعهای چندزنی همهٔ مردان چندین زن ندارند، اصلاً از دید آماری چنین امری ناممکن است چرا که بهتقریب در شرایط عادی، تعداد مردان و زنان مساوی است. پس اگر برخی مردان چندین زن داشته باشند برخی مردان بیهمسر میمانند. البته در بعضی از جوامع در خاور دور و بعضی قبایل هند و آفریقا و آمریکای جنوبی، چند شوهری رواج دارد و کاملا در آنجا طبیعی میباشد و چند همسری مختص به مردان نیست.
انواع ازدواج
تصور قالبی ما از خانواده که از یک شوهر، همسر و فرزندانشان ترکیب میشود با توجه به ساختار خانواده در سراسر تاریخ بشری، تصور چندان درستی نیست. نکته قابل توجه این است که ساختار خانواده از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متنوع است. ازدواج و زناشویی اشکال مختلفی دارد که برخی از این اشکال امروزه به چشم نمیخورند و در زمره پدیدههای تاریخی زوجیت بهحساب میآیند؛ خریداری یک کودک بهعنوان همسر، مبادله کودکان بهعنوان زوجین، ربایش زن به قصد ازدواج و … گونههایی از اشکال کهن زناشویی هستند. بهطور کلی شیوههای ازدواج و زناشویی در دو نوع کلی زیر قابل ذکرند:
۱٫ تکهمسری؛ که معادل لاتین آن Monogamy است، از Mono بهمعنای یک یا تک و پسوند Gamy بهمعنی عروسی، ازدواج و مقاربت جنسی مشتق شده است. تکهمسری داشتن یک همسر در یک زمان است. بهعبارتی بهمعنای ازدواج یک زن و یک مرد است. این زناشویی ، گستردهترین صورت ازدواج در بسیاری از جوامع بشری محسوب میشود.
۲٫ چندهمسری؛ که معادل لاتین آن Polygamy است از پیشوند Poly و پسوند Gamy تشکیل شده است. پیشوند Poly مشتق از کلمه یونانی Polys است و بهمعانی چند، بسیار، فراوان و بیشمار است. پسوند Gamy بهمعنی عروسی، ازدواج و مقاربت جنسی میباشد. چندهمسری در اصطلاح داشتن بیش از یک همسر در یک زمان است. بهعبارتی به ازدواج یک مرد یا زن با چند همسر در زمانی واحد اطلاق میشود. و مشتمل بر سه نوع است: چندشوهری، چندزنی و ازدواج گروهی.
الف) چندشوهری (Polyandry)؛ واژه Polyandry در مورد زن بهمعنی چندشوهری و اختیار چند شوهر توسط زن در آن واحد است. این واژه مرکب از پیشوند Poly بهمعنای چند و پسوند Andr بهمعنای مرد و مردانه است. چندشوهری در اصطلاح به ازدواج یک زن با مردهای متعدد بهطور همزمان گفته میشود،[که خود انواعی دارد:
یک) چنانچه شوهران برادر یکدیگر باشند به آن چندبرادرشوهری (Fraternal Polyandry ) اطلاق میشود. در اینصورت فرزندان ازآن برادر بزرگتر و در مواردی متعلق به همه برادران بهحساب میآیند. چندبرادرشوهری با صور گوناگون آن در تبت دیده شده است.
دو) در نیجریه نوع دیگری از چندشوهری که در آن شوهران برادر یکدیگر نیستند وجود دارد. اسمیت، (Grafton Elliot Smith: 1871-1937) مردمشناس انگلیسی، آن را ازدواج ثانوی میخواند که «بهمعنای ازدواج یک زن در زمان حیات شوهر اولش، بدون منتفی شدن ازدواج اول میباشد؛ و لیک در این چندشویی، زن در یک زمان فقط با یک مرد رابطه دارد در حالیکه اسماً همسر چند شوهر است.»
سه) نوع دیگر چندشوهری ازدواج یک زن در یک زمان با چند مرد است. این رسم در بین توداهای هند دیده میشود.
در میان اعراب دوران جاهلیت (اعراب قبل از اسلام)، نیز سه نوع چندشوهری وجود داشته است:
· مردی در خلال ایام زناشویی با زن خود، وسیله زناشویی او را با مرد دیگری برای یک مدت محدود فراهم میکرده است تا از او برای خود نسل بهتری بهوجود آورد. این نوع زناشویی را -که در واقع زناشویی در خلال زناشویی دیگر بود- “نکاح استبضاع” مینامیدند.
· نوع دیگر چندشوهری این بود که گروهی که عدّهشان کمتر از ده نفر بود با یک زن معین رابطه برقرار میکردند. آن زن وقتی فرزندی بهدنیا میآورد، همه آن گروه را نزد خود دعوت میکرد و طبق عادت و رسم آن زمان، آن مردان نمیتوانستند از آمدن سرپیچی کنند بنابراین همه میآمدند. در این هنگام آن زن هر کدام از آن مردان را که خود مایل بود بهعنوان پدر برای فرزند خود انتخاب میکرد و آن مرد حق نداشت از قبول آن فرزند امتناع کند.
· نوع سوم چندشوهری در میان اعراب جاهلی این بود که زنی رسماً عنوان “روسپیگری” داشت و هر مردی بدون استثنا میتوانست با او رابطه داشته باشد. اینگونه زنان معمولاً پرچمی بالای خانه خود میزدند و با آن علامت شناخته میشدند. این چنین زنان، پس از آنکه فرزندانی بهدنیا میآوردند همه مردانی را که با آنها ارتباط داشتند جمع میکردند و آنگاه کاهن و قیافهشناس میآوردند. قیافهشناس از روی مشخصات قیافه رأی میداد که این فرزند از آن کیست، و آن مرد هم مجبور بود نظر قیافهشناس را بپذیرد و آن بچه را فرزند رسمی و قانونی خود بداند.
ب) چندزنی (Polygyny)؛ به ازدواج یک مرد با زنان متعدد بهطور همزمان اطلاق میشود. چندزنی یا تعدد زوجات که برخلاف چندشوهری رواج و موفقیت بیشتری داشته، نهتنها در میان قبایل وحشی مرسوم بوده است، بلکه بسیاری از ملل متمدن نیز آن را پذیرفتهاند. گذشته از عرب جاهلیت در میان قوم یهود و ملت ایران در زمان ساسانیان و بعضی ملل دیگر این رسم و قانون وجود داشته است. دین اسلام چندزنی را برخلاف چندشوهری بهکلی نسخ و لغو نکرده، بلکه آن را تحدید و تقیید کرده است؛ یعنی از طرفی، نامحدودی را برای آن از میان برده و برای آن حداکثر قائل شده که چهارتا است، و از طرفی برای آن قیود و شرایطی قرار داده و به هر کس اجازه نداده که همسران متعدد انتخاب کند. از جمله این شروط عدالت است که بهواسطه آن به مرد اجازه نمیدهد به هیچوجه تبعیضی میان زنان یا میان فرزندان آنها صورت دهد. قرآن کریم در کمال صراحت میفرماید: «فَان خِفتم ألُا تَعدِلوا فَواحِده» اگر بیم دارید که عدالت نکنید (یعنی اگر بهخود اطمینان ندارید که به عدالت رفتارکنید پس به یکی اکتفا کنید). با توجه به اینکه معمولاً احساسات مرد نسبت به همه زنها یکسان و در یکدرجه نیست، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض میان زنان یکی از مشکلترین وظایف اخلاقی بهشمار میرود. گذشته از شرط عدالت شرایط و تکالیف دیگری نیز متوجه مرد است. از جمله اینکه زن یک سلسله حقوق مالی و استمتاعی برعهده مرد دارد. مردی حق دارد قصد چندهمسری کند که امکانات مالیاش به وی اجازه اینکار را بدهد، علاوهبر این، امکانات جسمی و غریزی را نیز بهعنوان شرط لازم دیگر داشته باشد.
بهطور کلی چندزنی انواع گوناگونی دارد:
یک) چنانچه زنان خواهر یکدیگر باشند بدان چندخواهرزنی (Sororal Polygyny)، اطلاق میشود.
دو) چندزنی در مواردی اضطراری است؛ بدین معنی که یک مرد ناچار به ازدواج با بیوه برادر خود خواهد بود که بهمنظور حمایت از زن بیوه تحقق میپذیرد.
سه) در مواردی چندزنی با رضایت و حتی توسط زن اول صورت میگیرد. (این نوع چندزنی در بسیاری از موارد بهجهت نازا بودن زن اول صورت میگیرد.)
در یک مطالعه تطبیقی شامل ۵۶۵ جامعه، جرج مرداک دریافت که چندهمسری در بیش از ۸۰% آنها مجاز بود و چندزنی در مقایسه با چندشوهری رواج بیشتری دارد، تنها در چهار جامعه از ۵۶۵ جامعه چندشوهری رایج بود یعنی کمتر از یک درصد. بهنظر میرسد که چندشوهری، تنها در جوامعی وجود دارد که در فقر شدید بهسر میبرند و در آنها کشتن دختران رواج دارد. اینگونه زناشویی، امروزه در تبت و توداهای جنوب هند بهچشم میخورد. علت آن هم کمبود مصنوعی (کاذب) زنان است. پدر خونی کودک در چندشوهری معمولاٌ معلوم نیست. اینکه چه کسی پدر کودک دانسته میشود، در “توداها” بهوسیله مراسمی تعیین میشود که طی آن، یکی از شوهران یک تیر و کمان اسباببازی به زن باردار هدیه میکند. اگر شوهران دیگر بعداً بخواهند پدر شوند، این مراسم در دوران بارداریهای بعدی دوباره اجرا میشود.
در واقع در جوامع چندزنی، بیشتر مردان تنها یک همسر دارند. حق داشتن چندین زن، اغلب محدود به افرادی است که دارای منزلت یا قدرت هستند.
ج) ازدواج گروهی (Group Marriage): به ازدواج چندین زن و چندین شوهر در یک ترتیبات زناشویی مشترک گفته میشود.
*********************************************************************
سوالات مهم در این خصوص را در ادامه مطلب بخوانید
ادامه …